ما که هستیم
من در اینجا «مسوولیت» را در معنایی خاص به کار می برم؛ همان معنایی که ژان پل سارتر مد نظر داشت، زمانی که مسوول بودن را «بانی و مولف انکار ناپذیر یک رویداد یا شی» معنا کرد. مسوولیت یعنی ایجاد و تالیف.
شما تعداد 1 مورد در سبد دارید. قیمت آن 65000 تومان
من دنیای پر از شیر و عسل را دوست نمیدارم، من دنیای کوچک و گرمی را دوست دارم که خودم با دست خود آن را ساخته باشم.
من دنیای پر از شیر و عسل را دوست نمیدارم، من دنیای کوچک و گرمی را دوست دارم که خودم با دست خود آن را ساخته باشم.
من دنیای پر از شیر و عسل را دوست نمیدارم، من دنیای کوچک و گرمی را دوست دارم که خودم با دست خود آن را ساخته باشم.
من دنیای پر از شیر و عسل را دوست نمیدارم، من دنیای کوچک و گرمی را دوست دارم که خودم با دست خود آن را ساخته باشم.
ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبیهایی که خود، در حقشان کردهایم، دوست میداریم، تا به سبب خوبیهایی که آنان در حق ما کردهاند.
ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبیهایی که خود، در حقشان کردهایم، دوست میداریم، تا به سبب خوبیهایی که آنان در حق ما کردهاند.
ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبیهایی که خود، در حقشان کردهایم، دوست میداریم، تا به سبب خوبیهایی که آنان در حق ما کردهاند.
ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبیهایی که خود، در حقشان کردهایم، دوست میداریم، تا به سبب خوبیهایی که آنان در حق ما کردهاند.
ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبیهایی که خود، در حقشان کردهایم، دوست میداریم، تا به سبب خوبیهایی که آنان در حق ما کردهاند.
ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبیهایی که خود، در حقشان کردهایم، دوست میداریم، تا به سبب خوبیهایی که آنان در حق ما کردهاند.
ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبیهایی که خود، در حقشان کردهایم، دوست میداریم، تا به سبب خوبیهایی که آنان در حق ما کردهاند.
ما، آدمیان را بیشتر به سبب خوبیهایی که خود، در حقشان کردهایم، دوست میداریم، تا به سبب خوبیهایی که آنان در حق ما کردهاند.
ما به ماکیاولی و نویسندگانی از قبیل او مدیون هستیم؛ برای آنکه به روشنی و صراحت، طبیعت آدمی را چنانکه هست نشان دادهاند نه چنانکه باید باشد؛ زیرا اگر کسی ماهیت شر و بدی را نداند نمیتواند عقل و حزم مار را، با بیگناهی و صفای کبوتر در خود جمع کند؛ همچنانکه با جهل به ماهیت شر و بدی، فضیلت در معرض خطر و دور از مصونیت خواهد بود.
درود و ستایش من باید به خود ذهن متوجه شود، بشر عبارت از ذهن است، انسان چیزی بجز آنکه میداند نیست.
درود و ستایش من باید به خود ذهن متوجه شود، بشر عبارت از ذهن است، انسان چیزی بجز آنکه میداند نیست.
برای فهم اینکه چرا آدمهای قدرت طلب در سازمان، به هر وسیله ممکن، درصدد تصاحب قدرت هستند، نیاز چندانی به روانشناسی نیست. اما وقتی کسانی، به چماقی که با تحقیر بر سرشان فرود میآید، به چشم عصای معجزهگر می نگرند، دیگر برای فهم چنین حالاتی حتما به روانشناسی نیازمندیم.
برای فهم اینکه چرا آدمهای قدرت طلب در سازمان، به هر وسیله ممکن، درصدد تصاحب قدرت هستند، نیاز چندانی به روانشناسی نیست. اما وقتی کسانی، به چماقی که با تحقیر بر سرشان فرود میآید، به چشم عصای معجزهگر می نگرند، دیگر برای فهم چنین حالاتی حتما به روانشناسی نیازمندیم.
برای فهم اینکه چرا آدمهای قدرت طلب در سازمان، به هر وسیله ممکن، درصدد تصاحب قدرت هستند، نیاز چندانی به روانشناسی نیست. اما وقتی کسانی، به چماقی که با تحقیر بر سرشان فرود میآید، به چشم عصای معجزهگر می نگرند، دیگر برای فهم چنین حالاتی حتما به روانشناسی نیازمندیم.
جنگ، کشتارگاه کسانی است که همدیگر را نمیشناسند، بهنفع کسانی است که یکدیگر را میشناسند ولی همدیگر را نمیکشند.
012235487896 یا تماس با ما
کپی رایت © درنیکا 1396. تمامی حقوق محفوظ است.
فارسی سازی: درنیکا